مقاله

اجرای نبایدهای ارتباطی برای کدام والدین مشکل است؟

اجرای نبایدهای ارتباطی

همه‌ی والدین در مسیر تربیت فرزندشان با چالش‌‌های کوچک و بزرگ مختلفی مواجه می‌شوند. بعضی از چالش‌ها مربوط به بچه‌هاست، مثل عللی که بچه‌ها تکالیفشان را انجام نمی‌دهند. بعضی چالش‌ها مربوط به والدین است. مثلا بعضی از والدین ممکن است بخاطر ویژگی‌هایی که دارند در اجرای نبایدهای ارتباطی دچار مشکل شوند. در این مقاله می‌خواهیم بررسی کنیم که چه “ویژگی‌هایی در والدین” باعث می‌شود آن‌ها در اجرای تکنیکِ مهمِ نبایدهای ارتباطی دچار مشکل شوند.

درباره‌ی نبایدهای ارتباطی بیشتر بدانید.


چرا اجرای نبایدهای ارتباطی مهم است؟

پژوهش‌ها نشان می‌دهد یکی از مهم­ترین علت‌هایی که باعث می‌شود کودکان و نوجوانان نشانه‌های افسردگی، خشم، اضطراب و… را نداشته باشند این است که یک ارتباط صحیح و سالم با والدینشان داشته باشند. یکی از مهم‌ترین قدم‌ها در داشتن ارتباط سازنده این است که در تعامل والد و فرزند، نبایدهای ارتباطی به حداقل برسد.

نبایدهای ارتباطی، شامل تمام رفتارهای­ نامناسب کلامی و غیر­کلامی است که والدین در ارتباط با فرزندشان باید به آن‌ها توجه کنند. رفتارهای کلامی مانند: سرزنش کردن، توهین و تحقیر، قضاوت کردن و… . رفتارهای غیرکلامی مانند: نداشتن تماس چشمی، اخم کردن و… . ممکن است برخی والدین با تمام اهمیتی که نبایدهای ارتباطی دارد، به دلایل مختلفی نتوانند این تکنیک را به درستی اجرا کنند.  


والدینی که در اجرای نبایدهای ارتباطی به مشکل می‌خورند.

والدین کمال گرا:

 انتقاد­گری­های زیاد، مقایسه کردن، توضیحات­ طولانی و خسته­‌کننده، جهت دهی زیاد و کم ارزش کردن دستاوردها تعدادی از نبایدهای ارتباطی هستند که برای والدین کمال گرا رعایت کردن این موارد در ارتباط با فرزندشان بسیار دشوار است. به طور کلی والدین کمال­گرا باید و نباید­های زیادی دارند، اصول و قوانینی که حتما باید آن­ها ­را انجام بدهند. یکی دیگر از خصوصیات این والدین رقابت­های بسیار زیاد با اطرافیان است و می‌خواهند به هر قیمت که شده همیشه بهترین باشند. طبیعی است که این توقع ­را از فرزندشان هم دارند که در اخلاق، رفتار، تحصیل و … باید بهترین باشند.

این والدین دائما تلاش می‌کنند فرزندشان­ را در جهتی که فکر می­کنند آن­ها سر‌آمد خواهند شد هدایت کنند. این والدین همیشه به شکل افراطی فرزندانشان ­را کنترل می­کنند تا مطمئن شوند که به اهدافشان خواهند رسید. چنین والدینی همیشه فرزندشان ­را با افرادی که از آن­ها برتر هستند مقایسه می‌­کنند به همین علت کمتر می­‌توانند روی عملکردهای مثبت فرزندشان تمرکز کنند و به نتیجه نهایی کار اهمیت می‌دهند.


والدین وسواسی:

تکرار زیاد، یکی از نبایدهایی است که این گروه از والدین ­را خیلی درگیر می‌­کند. بیشتر اوقات خودشان هم از این همه تکرار رنج می­برند. مامانی­ را تصور کنید که روی نظم و ترتیب به شدت حساس است و از کوچیک­ترین بی­نظمی بسیار آشفته می‌شود. این مامان روی نظم و ترتیب فرزندش به شدت پا فشاری می­کند. اگر اتاق فرزندش کمی نامرتب باشد او را به شدت مورد انتقاد قرار می‌دهد، غر می‌زند و شاید حتی داد و بیداد هم بکند. والدین وسواسی به دلیل تکرار و تذکر زیادی که دارند  نمی‌توانند این بخش از نبایدهای ارتباطی ­را اجرا کنند. 


والدین افسرده:

والدین افسرده وقتی که با فرزندشان صحبت می­کنند خیلی کم حوصله هستند و در بیشتر مواقع تماس چشمی ندارند. خلق پایین، بی‌حوصلگی، وجود افکار منفی و حتی سرزنش خود باعث می‌شود نتوانند ارتباط مثبتی با فرزندشان داشته باشند. هر اندازه افسردگی والدین بیشتر باشد این مشکلات هم بیشتر می‌شود. وقتی والدین نتوانند ارتباط مثبتی با فرزندشان داشته باشند، احساس شکست و سرخوردگی می­کنند و در فرزندانشان هم احساس تنهایی ­را ایجاد می­کنند.  


والدین شکاک:

رعایت برخی از نبایدهای ارتباطی برای این والدین بسیار دشوار است. مثلا پرسیدن سوال­‌های متعدد و پشت سرهم، باز جویی کردن، قول و تعهد گرفتن، نصیحت کردن، ورود بدون اجازه به اتاق فرزند، جستجو در وسایل فرزند‌شان و کنترل افراطی. والدین شکاک ممکن است به شکل افراطی نگران این موضوع باشند که دیگران می­‌خواهند فرزندشان ­را به بی­راهه بکشانند و برای همین به شدت فرزندشان ­را کنترل می­کنند. بد­بینی­‌ها و پرسیدن سوال­‌های زیاد این والدین باعث می‌شود فرزندشان پنهان­کار بشود و والدین­ را در جریان کارهایش قرار ندهد.


والدین پرخاشگر:

همه­ی ما والدینی­ را دیده‌ایم که داد و فریاد، توهین، تحقیر و بی‌احترامی می‌کنند و برخوردهای تدافعی و ناگهانی دارند. این والدین نمی­توانند خشم خودشان ­را کنترل کنند و کسی از خشم آن‌ها در امان نمی‌ماند. فرزندان این دسته از والدین ممکن است به شدت از ابراز هیجاناتشان خودداری کنند چون نسبت به واکنش والدینشان نگران هستند یا ممکن است الگوی رفتاری والدینشان یعنی پرخاشگری کردن را تقلید کنند.


والدین مضطرب:

بی‌شک والدین مضطرب هم نمی­توانند تعدادی از نبایدهای ارتباطی­ را رعایت کنند؛ ارائه راه حل­های زود هنگام، تکرار زیاد، نگرانی بیش از حد، قطع کردن صحبت، کنترل افراطی و نصیحت کردن، از ویژگی‌های این والدین است. والدین مضطرب به دلیل نگرانی بیش از حدشان اجازه نمی‌دهند فرزندشان فعالیت‌های پرهیجان و سالم ­را تجربه کند. وقتی بچه‌ها در مقابل والدین مقاومت می­کنند، آن­ها به کارهای مختلفی از جمله نصحیت، قهر، غرزدن، داد و فریاد، تهدید، برخوردهای تدافعی یا حتی برچسب زدن­ رو می‌آورند. رابطه‌ی این والدین با فرزندانشان بسیار پر تنش است و پیامدی جز سرخوردگی و احتیاط یا سرکشی فرزندان ندارد.


جمع بندی

در این مقاله باهم خصوصیات والدینی­ را بررسی کردیم که به دلیل اضطراب، افسردگی، پرخاشگری، بدبینی و کمال‌گرایی نمی­‌توانند نبایدهای ارتباطی­ را رعایت کنند و رابطه سالم و سازنده‌­ای را با فرزندشان ندارند. گاهی والدین به این ویژگی‌های خودشان که مانع از داشتن فرزندپروری صحیح است آگاهی ندارند یا اگر آگاهی داشته باشند نمی‌دانند دقیقا باید برایش چه کاری انجام دهند. اگر این ویژگی‌ها در شما شدید نیست، می‌توانید با آگاه شدن نسبت به آن‌ها و تمرین کردن، این موارد را در خودتان مدیریت کنید.

در صورتی که این ویژگی‌ها در شما شدید است، مسیر درست برای رفع این مشکلات این است که به یک متخصص مراجعه کنید، چون گاهی این مشکلات فقط با آگاهی پیدا کردن از آن‌ها مدیریت نمی‌شوند و لازم است برایشان اقدامات جدی‌تری داشته باشید.

شما با این کار محیطی امن و سالم را برای رشد و پرورش فرزندتان فراهم می‌کنید و می‌توانید مسیر تربیت فرزندتان را با اشتیاق بیشتری طی کنید و از نتایج مثبتی که در ارتباط با خودتان یا فرزندتان می‌بینید لذت ببرید.

تالیف: مریم کرمی (کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی) و زهرا حسین‌پور (کارشناس ارشد روانشناسی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *